رمان حرارت تنت پارت ۳۳ - رمان من

 

 
۴ اسفند ۱۳۹۷ - داخل آشپزخونه میاد و میگه : فکر میکردم اهورا زودتر دست به کار شده باشه ! وا میرم … کسری از چی خبر داره ؟ … لبخند مهربونی میزنه و میگه : اهورا خاطر ...
۲۷ اسفند ۱۳۹۷ - صدای کسری از پشت سرم میاد : خدا به خیر کنه … مسیح مچ دستم رو میگیره و منو سمت خودش میکِشه … جلوی بچه ها و بی مراعات میگه : قهری که قهری …
۱۱ فروردین ۱۳۹۸ - دستم رو روی دستش که روی دنده س می ذارم و میگم : چهره ی جذاب یه فیتنس کار فوق حرفه ای رو داری که … که … ابرویی باال می ندازه و بازم نگام نمیکنه …
۱۸ فروردین ۱۳۹۸ - لبم رو انقدر دندون گرفتم که بی حس میشه … اشکام راه می گیره … بی صدا اشک میریزم و تموم تنم حس میکنم درد میکنه … مسیح پاهام رو نوازش میکنه و ...
۲۴ بهمن ۱۳۹۷ - برای صبحونه دور هم می شینیم که کسری میگه : می ذاری بمونه ؟ مسیح کلافه نگاش میکنه و میگه : تا ک ی ؟ میپرسم : چی شده ؟ اهورا به کسری اشاره میکنه ...
۲۷ فروردین ۱۳۹۸ - می خنده و با یه حرکت بلند میشه … تموم تنم تیر میکشه از درد دلم ! … منو بغلش نگه داشته و چهره م در هم می شه از دردی که می ترسم بار آخر نباشه و باز ...
رمان حرارت تنت پارت ۳۳. اسفند ۴, ۱۳۹۷ رمان حرارت تنت ۲۳. داخل آشپزخونه میاد و میگه : فکر میکردم اهورا زودتر دست به کار شده باشه ! وا میرم … کسری از چی خبر داره ؟
رمان حرارت تنت پارت ۲۰. آبان ۷, ۱۳۹۷ رمان حرارت تنت ۰. مامان ماهی با بغض میگه : مسیحه من اینطوریام نیست … ) رو به من ( شماها بچه تون تو راهه … این کارا چیه آخه ؟
... رمان حرارت تنت پارت ۳۵ · خانه / رمان حرارت تنت / ۶۸۹۱۰۳۷۵۱۹۳۰۲۹۲۴۳۸_c ... رمان من یک بازنده نیستم پارت ۶۳. 15 ساعت ago ... رمان استاد خاص من پارت ۳۳. 1 هفته ago ...
admin شهریور ۳۰, ۱۳۹۷ رمان, رمان حرارت تنت, رمان های آنلاین ۱۶۸ دیدگاه 73,713 بازدید ... پارت های رمان goo.gl/yHbAL9. لینک و کپی کنید ... اسفند ۱۳, ۱۳۹۷ در ۱۰:۳۳ ب.ظ.
۵ بهمن ۱۳۹۷ - یاشار از جا بلند میشه و میگه : میرم و هرچی شد خبرت میکنم آبجی خانوم … آبجی خانوم گفتنش رو دوست دارم اما ذهنم کنار مسیحه … نمی فهمم کِی از خونه ...
لبخند بی جونی میزنم : خوبم … پاشو عزیزم … پاشو آماده شو باید بریم آمپولت رو بزنی … لبم رو گاز میگیرم و بچه گانه پتو رو روی سرم میکِشم : خوابم میاد …
... من پارت ۳۸ · خانه / بایگانی برچسب: رمان حرارت تنت ... شهریور ۳۰, ۱۳۹۷ رمان, رمان حرارت تنت, رمان های آنلاین ۱۶۸. رمان حرارت تنت ... رمان حرارت تنت پارت ۳۳. اسفند ۴ ...
۹ بهمن ۱۳۹۷ - سردته ؟ چیزی نمیگم و کت خودش رو از صندلی عقب میاره و روم می ندازه. جلوی داروخونه نگه میداره، پیاده میشه … نمیدونم چقدر میگذره که باز سوار میشه و ...
مسیح با پرخاش سوئیچ رو سمتش می گیره : بپر موتور ماشین رو داغ کن که اگه یه مو از سرش کم بشه دهنت سرویسه کسری سوئیچ رو میگیره و همزمان که سمت ماشین میره ...
به حالت زاری می گه : نهان توضیح میدم عزیزم … آروم باش …تو .. تو فقط از خونه ی اون بی همه چیز بزن بیرون … فقط بیا بیرون نهان … بیا بیرون تا کار از کار نگذشته ...
۱۶ آذر ۱۳۹۷ - اخم میکنم و میگم : به آسو میگی راسو ؟!؟!؟!؟!؟ کسری و اهورا هم به آشپزخونه میرن و کسری میگه : به جان نهان دهنه ما رو … مسیح صدا بلند میکنه : گِل بگیر ...
۳۰ آبان ۱۳۹۷ - اخم که میکنه بدتر هول میشم و میگم : اومدن دنبالم ! اونوقت کیا ؟! دوستم ! کی ؟! آسو … آسو کیه ؟ کلافه میشم از سوالای پشت سر همش : باید برم …
رمان دانشجوی شیطون بلا پارت ۳۷. 7 ساعت ago ... رمان من یک بازنده نیستم پارت ۶۳. 5 روز ago ... رمان حرارت تنت پارت ۳۳. اسفند ۴, ۱۳۹۷ 19,103 ...